کنجد مامان

وقتی فهمیدیم ی فرشته میخود بیاد رو زمین و سه تای شیم

1395/10/6 18:10
نویسنده : مامانی
33 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخمل مامان ی شش ماهی بود که

من

 

بابای رفته بودیم زیر ی سقف، و دوست

 

 

داشتیم زودتر فرشته کوچولو بیاد

خونمون 

 

 

رو روشن کنه،هرماه بی بی جک می

زاشتم اما 

 

خبری نبود از کنجد ماماني، مامان خیلی

 

ناراحت می شد گاهی وقتم گریه😊بعد به 

خودم می خندیدم که من همش چند ماه که 

ازدواج کردیم هنوز زوده اما بابا همش

 

میگفت کی جیگر بابا میاد،بازم مثل همیشه

 

تست گذاشتم بازم خبری نبود ولی تست بی  

بی رو و رداشتم خیلی دلم شيکست چون

 

دوس داشتم زودتري بیای،بعد از چند روزی

 

رفتم سراغ بی بی چک چند روز پیش،  

 

ووووای باورم نميشد.دو خط بود

نمیدونستم

 

چی بگم چی کار کنم فقط خوش حال بودم 

اندازش رو نمیدونم باز باورم نشد چند بار

دیگه بی بی چگ گذاشتم اما دورست بود دو

خط پرنگ آره فرشته کوچولو می خواد بیاد

😍😍😍اونوقت بود که بابا فهمید وای

 

نمیدونست  چی کار کنه اره الان بود که

  

 

فهميديم این اوج خوشبختي😍😍😂😂😊

 

😊😊

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کنجد مامان می باشد